شانزده شب در زیر چراغ ماه با علیرضا میبدی

متن مرتبط با «واحد شب پنجم» در سایت شانزده شب در زیر چراغ ماه با علیرضا میبدی نوشته شده است

شب شانزدهم و پایانی؛ یاس ها یادآور احساس ها

  • قصه از اینجا شروع شد و امشب به پایان می رسه.. شانزده شب در زیر چراغ ماه با صدای دلنشین علیرضا میبدی بودیم. امشب شب پایانی است و امیدوارم از این مجموعه لذت برده باشید.. به زودی تمام مجموعه رو در یک پست تقدیمتون می کنم.. دریافتعنوان: یاس ها ، احساس هاحجم: 11.3 مگابایتتوضیحات: قطعۀ شانزدهم آلبوم زیر چراغ ماه یاس ها ایرانی اند.. شبتون بخیر :-), ...ادامه مطلب

  • شب پانزدهم؛ ببار ای نم نم باران

  • قصه از اینجا شروع شد.. پیشنهاد می کنم تلویزیون، رادیو و اخبار را فراموش کنید فقط برای دو دقیقه. برای دو دقیقه همه چیز را قطع کنید و آرامش بگیرید.. بعد سکوت.. دریافتعنوان: ببار ای نم نم بارانحجم: 4.5 مگابایتتوضیحات: قطعۀ پانزدهم آلبوم زیر چراغ ماه شبتون بخیر :-), ...ادامه مطلب

  • شب چهاردهم؛ بی تو... با تو

  • قصه از اینجا شروع شد.. «بی تو دنیا خالی و بی منظر است با تو اما حال ما و حال دنیا بهتر است..» به شب های آخر در زیر چراغ ماه با علیرضا میبدی نزدیک شدیم. امیدوارم مجموعه، نظر دوستان رو جلب کرده باشه و در آینده هم کسانی که به دنبال این مجموعه می گردند، اون رو دانلود کنند و بهره برند. و اما شب چهاردهم.. دریافتعنوان: بی تو.. با توحجم: 14.5 مگابایتتوضیحات: قطعۀ چهاردهم آلبوم زیر چراغ ماه, ...ادامه مطلب

  • «شب در من است»؛ شب سیزدهم

  • قصه از اینجا شروع شد.. «شب در من است و مرا نیست چاره ای» دریافتعنوان: شب در من استحجم: 4.96 مگابایتتوضیحات: قطعۀ سیزدهم آلبوم زیر چراغ ماه شبتون بخیر :-),شب در چشمان من است,شب من,شب منال,شب من لیلا فروهر,شب منتظرم باش,شب من پنجره ایبی فردا,شب منتظرم باش لب پنجره بنشین,شب,شب مناسب,شب من بی تو ...ادامه مطلب

  • شب دوازدهم؛ «آی همسایه سلام»

  • قصه از اینجا شروع شد.. «نه صدای سایه ای نه سلام از خانۀ همسایه ای من کی ام؟ شهروند سرزمین گمشده در عصر مفرغ زیر چتری از شب و غمواره و باران نم نم من کی ام؟ قصه ای ناخوانده در پستوی عالم یک مداد سرشکسته روی میزی مملو از اوراق در هم ناتوان از دادخواهی خط زدن بر بی پناهی وای... یاد دفترهای کاهی..» دریافتعنوان: همسایهحجم: 11.7 مگابایتتوضیحات: قطعۀ دوازدهم آلبوم زیر چراغ ماه, ...ادامه مطلب

  • شب دهم؛ لحظۀ پرواز

  • قصه از اینجا شروع شد.. «ابرها انبوه و درهم صخره ها استاده با هم آن طرف یک حجم خالی وین طرف باران نم نم که زند با شانه هر دم نخ به نخ یک طرح ساده رج به رج یک خط روشن تا سحر می بافد آری یک گلیم ساده از غم می نشاند رفته ها را تار و پود لحظه ها را باز با هم.. باز با هم پشت شیشه دشت خرم تکه جایی کنج عالم بر گلیم سرزمینی غرق در ماهور و مریم بچه ها سرگرم بازی و بنان در کار خواندن آن نواهایی که تن را شسته در برفاب و شبنم خواب دیدم منظری دلباز را خانه ای با سروهای ناز را زیر باران بهاری ناودان زخمه میزد بغض باران ساز را دیدمش بر ترمۀ پر نقش خواب یار انسان حافظ شیراز را عشق, ...ادامه مطلب

  • شب نهم؛ آدمی! + یک نکتۀ ضروری و مهم

  • قصه از اینجا شروع شد.. اما قبل از اون می خوام این چند خط رو با شما درمیون بگذارم. دوستان عزیز و گرامی؛ 8 شب از قراردادن مجموعه ای که در هیچ کجای اینترنت نمی توانید بیابید، می گذرد. این "نمی توانید بیابید"ی که می گویم به هیچ عنوان منتی بر سر هیچکس نیست و حقیقتن مسخره است که کسی حتا چنین فکری کند. تنها از این روی می گویم که بدانید برای آنکه مجموعه ای این چنین به دست شما برسه، هزینه و تلاش شده تا امروز که شما به رایگان و به راحتی می توانید دانلودشان کنید. می خواهم دوستان، قدر این مجموعه رو بدونید و دستکم، اگر کامنت هم نمیگذارید یک "مثبت" یا "منفی" به پست ها بدهید , ...ادامه مطلب

  • شب هشتم؛ دلشکستگانِ امیدوار

  • قصه از اینجا شروع شد.. همۀ عشّاقِ دیروز، همۀ زندگی‎شان در هوا و هوس و شادی نگذشته است و برای رسیدن به آن عشق، چه رنج‎ها که نکشیده اند و چه زخمها که نخوردند. چه بسا جای آن زخمها و غم آن رنج ها تا آخرین لحظات زندگی، همراهشان باشد و با قطره ای اشک وداع گویند. ..و چقدر قصۀ همۀ ما به این آدمها شبیه است. چه بد که همه، حرف همدیگر را می فهمیم؛ چه بد که همدردیم؛ چه بد که این رنج ها برای همۀ ما یک مفهوم دارد؛ چه بد.. چه بد.. چه بد... «ما دلشکستگانیم دور از تو ماندگانیم از خانه راندگانیم از یاد رفتگانیم ای عاشقان دربند با یاری خداوند نوروز در دماوند دیدار ما دوباره در شوش, ...ادامه مطلب

  • شب هفتم؛ آنچه که من گم کرده ام

  • قصه از اینجا شروع شد.. «یافت هرگز نشود آنچه که من گم کرده ام پاره ابری که مرا می بارید زادبومی که مرا می پرورد آفتابی که مرا می گسترد نه! یافت هرگز نشود آنچه که من گم کرده ام کوچه ای تنگ که نجوای شبانگاه مرا می دانست آری از یافتن گم شده ها دلسردم چه کنم؟ چه کنم؟ حال به دنبال خودم می گردم».. دریافتعنوان: آنچه که من گم کرده امحجم: 10.1 مگابایتتوضیحات: قطعۀ هفتم آلبوم زیر چراغ ماه, ...ادامه مطلب

  • شب پنجم و ششم؛ کارِ من دیدنِ چشمۀ جادوست

  • قصه از اینجا شروع شد.. به دلیل اینکه یک شب را جا گذاشتیم، امشب بیشتر عشق بازی می کنیم... دریافتعنوان: کار من ریسندگیستحجم: 4.67 مگابایتتوضیحات: قطعۀ پنجم آلبوم زیر چراغ ماه دریافتعنوان: چشمۀ جادوحجم: 3.22 مگابایتتوضیحات: قطعۀ ششم آلبوم زیر چراغ ماه ,واحد شب پنجم محرم,شب بیست و پنجم ماه رمضان,شب بیست و پنجم رمضان,شب بیست و پنجم ذی القعده,واحد شب پنجم,وقایع شب پنجم محرم ...ادامه مطلب

  • شب چهارم؛ «ساکنانش همه آهو بودند»

  • قصه از اینجا شروع شد.. اصلن از آن تاکسی با همۀ غمهایش و آن راننده تاکسیِ محزون بیاییم بیرون. خبری نیست آنجا... میخوایم امشب به چشمان کسانی که دوستشون داریم و در چشماشون چیزی رو می بینیم که ورتر جوان دید، خیره بشیم. «با قطاری پُرِ دیروز سفر می کردیم چمدانم همه از شوق سفر مالامال چشمِ شوخ تو که آرام نداشت مثل یک برکه پُر از اردک بود قصه ها می گفتم... قصه ها می گفتی... همه از جوهرۀ سر و سکوت لغت و واژه نداشت حجم و اندازه نداشت ...و نگاهت کردم»... دریافتعنوان: نام آن دهکدهحجم: 7.28 مگابایتتوضیحات: قطعۀ چهارم آلبوم زیر چراغ ماه, ...ادامه مطلب

  • شب سوم؛ «زنگ بزن آژانس»

  • قصه از اینجا شروع شد.. «زنگ بزن آژانس»، هفتمین آلبومی بود که گروه کیوسک در سال 2014 پس از آلبوم "تشکیلات موازی" منتشر کرد و در ادامۀ مسیرِ سالیان درازی بود که از آغازِ راهِ کیوسک تا به دیروز پیموده شد. حالا تصور کنید که قرار است به جای زنگ زدن به آژانس، در نقطه ای از تهران، سوار تاکسی شوید. به او آدرسی می دهید و راننده شما را به نشانی مورد نظرتان که "تهِ تنهاییست" می رساند. «آهسته به او گفتم لطفا تهِ تنهایی...» دریافتعنوان: ای تاکسیحجم: 5 مگابایتتوضیحات: قطعۀ سوم آلبوم زیر چراغ ماه, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها